هادی دقیق | شهرآرانیوز؛ ۳۰ شهریور ۱۳۷۸ شهر تاریخی زوزن در بخش خواف خراسان به ثبت ملی رسید. این شهر از نظر تاریخی آن قدر غنی است که باستان شناسان هر جای خاک سست و نرم آن را کاوش کنند، پی یک بنای قدیمی بیرون میزند. «شهری زیبا بین هرات و نیشابور» عمده تعریفی است که در کتابهای تاریخی از آن شده است، از حدودالعالم و سفرنامه ناصرخسرو و تاریخ بیهقی گرفته تا تاریخ جهانگشا و تاریخ سیستان که هرکدام به آن اشاره کرده اند.
درباره وجه تسمیه آن هم نظرها متنوع است، از «شتر زورزن» و شهری اشکانی به نام «سوز» تا شهری که لباف خانیکی، باستان شناس، با استفاده از منابع قدیمی به دنیای اساطیر پیوند میزند. او در این نظریه «زو» را خدای طوفان دانسته و «زن» را هم با استفاده از کتاب کاروند کسروی، پسوند جا و مکان آورده و در مجموع «زوزن» را جایگاه توفان و باد دانسته است. این وجه تسمیه برای زوزن که بیشتر ایام سال در معرض باد و توفان و گرد و خاک است تا حدودی درست مینماید.
محمدجواد مشکور در کتاب «ایران در عهد باستان» زوزن را از شهرهای مهم اشکانیان و ساسانیان و جزئی از سرزمین پارت دانسته است. مسلمانان زوزن را در سال ۳۰ ق. فتح کردند. در دوره حکومتهای اسلامی، در زمان صفاریان، حکومت خواف و زوزن را از آنِ برادر کوچکتر سردودمان صفاریان، علی بن لیث، دانسته اند. پس از صفاریان و در زمان نویسندگان هم عصر سامانیان مثل اصطخری و مقدسی و ابن حوقل و در کتاب حدودالعالم هم از زوزن به عنوان شهری آباد یاد شده است. در دوره غزنویان نیز زوزن یکی از جایگاههای علما و سیاست مداران بود که فقط نام بوسهل زوزنی، وزیر سلطان محمود، و وزیر پسر او، سلطان مسعود، کفایت میکند که شرح زندگی بوسهل هم در این میان بسیار خواندنی است.
دروه سلجوقی هم به همین منوال گذشت و زوزن از تکاپو نیفتاد و وزیر و صاحب دیوان و ... معرفی کرد. در این دوره، اسماعیلیان که در مناطق مختلفی از ایران نفوذ داشتند و نامشان با قهستان در موقعیت کنونی خراسان جنوبی گره خورده بود، زوزن را نیز تصرف کردند. حتی در دوره بعد، یعنی خوارزمشاهیان، زوزن همچنان بااهمیت و مرکز توجه بود، به طوری که نام ضیاءالملک زوزنی، وزیر سلطان محمد، در میان زوزنیان خودنمایی میکند. در معجم البلدان یاقوت حموی، از زوزن به عنوان بصره کوچک یاد شده است، زیرا به لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی فضیلتهای زیادی در خود جا داده بود. بناهای درخوری هم که در زوزن کنونی به جا مانده، مربوط به این دوره است. از جمله آنها مسجد ملک است. بازماندههای این مسجد بزرگ و زیبا از دور چشم هر بینندهای را به سوی خود میکشد. ملک قوام الدین مؤیدالملک زوزنی این مسجد را در قرن هفتم هجری بنا کرد که اکنون به جز ۲ ایوان کوچک و بزرگ روبه روی هم، چیزی از آن باقی نمانده است هرچند گچ بری، کاشی کاری و آجرکاریهای این بنا با ریزه کاریهای بی مانندی که با هم تلفیق شده اند از شکوهی تاریخی حکایت میکنند. در نهایت، مدتها پس از روی کارآمدن ایلخانان، در زلزلهای که به سال ۷۳۷ ق. در خواف روی داد، زوزن نیز ویران شد و از قله آبادانی افتاد. پس از این دوره، دیگر نام زوزن هم از سکه افتاد و تاریخ نویسان و لغت نامه نویسان دورههای بعد هربار که به نام زوزن رسیدند، آن را روستایی تاریخی از توابع خواف معرفی کردند.